محمد مانيمحمد ماني، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
ریحانهریحانه، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

محمد مانی شیرین ترین پسر دنیا

محمد مانی و مهد کودک

1392/7/23 23:11
نویسنده : ماماني
1,162 بازدید
اشتراک گذاری

پسرکم بلاخره ٩ مهر ماه با هم رفتیم مهد کودک. اون روز عمو فربد که تو برنامه گل آموز  شبکه آموزش برنامه داره اونجا برنامه برگزار میکرد.

اولش که رسیدیم هنوز نیومده بود و بچه ها تو سالن بودند و براشون آهنگهای شاد گذاشته بودند و شما هم کمی تو دفتر نشستی و دلت طاقت نیاورد و گفتی بریم ولی من گفتم خودت برو و من اینجا هستم و شما هم رفتی (اینم قیافه مننیشخند) چند دقیقه بعد دست در دست یکی از مربیها با و با چشمان ابری برگشتیگریه از قرار معلوم یکی دیگه از بچه های جدید مهد گریه کرده بود و مامانش را خواسته بود و شماهم یاد من کرده بودی.

بلاخره عمو فربد آمد و برنامه شروع شد ولی شما سفت منو چسبیده بودی و حاضر نبودی بری.............. در نهایت با هم رفتیم سمت سالن  ولی حاضر نبودی بری تو ............. یه چند دقیقه ایی با هم نشستیم و بعد با هم رفتیم تو شما هم تو بغل من نشستی و سخت دستهام و چسبیده بودی با اینکه برنامه موزیکال و شاد بود ولــــــــــــــــــــــــــــــــــی عکس العمل نداشتی. فقط زمانی که نوبت رقصیدن بچه ها شد تو بغل من یه تکونهای ریزی به خودت میدادی

بلاخره برنامه تموم شد و بچه های نوپا که کلاسشون طبقه بالا بود رفتند سر کلاس و شما هم رفته بودی دم پله ها و اصرار داشتی با هم بریم بالا و بلاخره راضیت کردم خودت برینیشخند

منم شاد و خوشحال رفتم تو دفتر و مشغول انجام کارهات شدم و درست زمانی که می خواستم مهد را ترک کنم برم یه دوری بزنم و بعد ناهار بیام دنبالت دیدم دست در دست اکرم خانوم یکی از مربی هات و و در حال زار زدن و صدا کردنم  بالای پله ها هستیاسترس

بعد از این مسئله با مدیر مهد مشغول صحبت شدم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم  این مسئله را به بعد از عید موکول کنیم  و تو این مدت روی وابستگی بیش از اندازه شما کار کنیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
24 مهر 92 0:01
عزیزم یه سوال چی شد که تصمیم گرفتی پسرتو بزاری مهد اخه منم میخوام بزارم همه میگن نه نمیدونم چرا میشه بیای وبم و بهم بگی

ok
نسیم مامان آرتین
27 مهر 92 9:04
وای چه پرسه سختی ایشالا که زود با این قضیه کنار بیاد وگرنه خیلی براتون سخت میشه


سختیش که سخته............. نمی دونم باید چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فعلا تصمیم گرفتم خودم برم باشگاه شاید یکم جدایی خوب باشه.