سیزده به در
سیزده فروردین روز طبیعت و تقریبا همه ایرانیها به دامان طبیعت پناه میبرند و به اصطلاح سیزده را به در می کنند و امسال ما با شما رفتیم.
البته نه مثل همیشه . بخاطر شما که اذیت نشی و سرما نخوری و اینکه دوست داری چهار دست و پا حرکت کنی و تو چمنها نمیشه بری و ... ظهر بعد از ناهار دو ساعتی رفتیم بیرون و با خوابیدن شما که مصادف با خنک شدن هوا شد برگشتیم.
خاله و دایی آرش که از صبح رفتند پارک بسیج و مدام هم خاله اس ام اس می زد هر جا رفتید بگید ما هم میاییم.
بعد از ناهار کارهایمان را کردیم و را افتادیم برای سیزذه بدر رفتن. بابا میگفت بریم پارک ابیانه ولی من بخاطر آزاد کردن ماهی هایمان و خاله گفتم بریم پارک بسیج و رفتیم که خیلی شلوغ بود برای همین بعد از آزاد سازی ماهی ها برگشتیم پارک ابیانه نزدیک منزلمان.
محمد مانی و مامان
محمد مانی و بابا افشین
بابا در حال کلاه گذاشتن،دایی آرش هم معلوم نیست دنبال چی میگرده و خاله هم داره می خنده
محمد مانی در حال شیطنت
محمد مانی فشن شده
محمد مانی بغل بابایی
اینم عروسکی که عمو عیدی داده
اینم گل پسری در حال گریه