محمد مانيمحمد ماني، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره
ریحانهریحانه، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

محمد مانی شیرین ترین پسر دنیا

گالري عكس

اين عكس ها رو توي مسير خونه خاله انداختيم . چون از وقتي كه اتوبان امام علي رو راه انداختن مجبوريم كلي مسير رو دور بزنيم تا به پل هوايي برسيم چون هنوز پل هوايي نصب نكردن البته اين خودش يك مصيبته چون توي مسير 3تا پارك هست كه به هركدوم ميرسيم شما ميخواي بري بازي كني اينجا رفتي كنار ماشين وايسادي اشاره كرديم ازمن عكس بنداز مي بينيد پسرم چه كيفي مي كنه   اين عكس مال يك روزيه كه ماماني رفته بود دكتر گوش ماهم رفتيم پارك نزديك مطب تا شما بازي بكني   اين عكس مال خونه مامانيه وقتي كه شما دايم از پله بالا و پايين مي رفتي اين عكسم يك روز توي پاساژ شكوفه موقعي كه رفتي سوار بازي شدي ازتو انداختيم ...
22 خرداد 1392

گالری عکس

      هفته سلامت که با مامانی رفته بودیم پارک شکوفه   یه بارم با خاله رفته بودیم پاساژ شکوفه که دویدی و سوار این خرگوشه شدی و آنقدر تو سر و کله اش زدی حرکت کنه که رفتیم به آقاهه گفتیم روشنش کنه بهشت زهرا سر مزار بابابزرگ سفرکرده ام حرم شاه عبدالعظیم   تخت نوردی   پارک ابیانه و سه چرخه سواری مظلومانه با چشمانی پر از شیطنت( لباس تنت یکی از 5 دست لباسهایی است که مامانی برات خریده) یه روز که دوتایی رفتیم پارک و کلی هم شیطنت کردی و من اینجوری بودم اینجا هم داری با شیطنت نگام می کنی و بعد از عکس هم به آب حمله ور شدی که اگه نگرفته بودم تو حوض بودی...
18 ارديبهشت 1392

گالری عکس

        کیک تولد 18 ماهگی گل پسرم در حال طرح ریزی نقشه برای حمله این کیکه مال منه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پس ماشینشم مال منه دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و اما کیک ولنتاین و سپندارمزگان هنر دست مامان به به چه خوشمزه است یه ذره دیگه بخورم ببینم اینم بادکنک هاش که اولش آویزون بودند و نمازززززززززززززززززززززززززززززززز با چادر مامان   حاج خانمی شدمااااااااااااااااااا اینجام با مامان  و مامانی رفته بودیم پارک و مامانی کمک میکنه از تونل سرسره بیام پایین وحالا تاپ سواری این لگو ر...
4 اسفند 1391

گالری عکس

به به چه شله زردی شده چه کبابی.....................من عاشق کبابم این لباس بابام که من پوشیدم ببینم بزرگ شدم یانه ولییییییییییییییی توی تنم انگار که من پانچو پوشیدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!   می خوام دیگه خودم برم تو تختم   به نظرتون من تو کمد جا میشم   دیدی جا شدم خدایی چه بهم میاد وای چه خانه تاریکه!!!!!!!!!!!!!!!! مهم نیست مهم اینه که من خوشگل شدم .................... بزن به افتخارم اینجا اتاق عمه آتناست.................. یواشکی رفتم توش مامان آمد مچم را گرفت...............این خرت و پرت هام که اتاق را شلوغ کرده وسایل منه اینم تخت مامانی آ...
24 دی 1391

البوم عكس

اينجاداري به پلنگ صورتي چوب شور مي دي بخوره توي اين عكسم با اصرار خودت خاله تو رو گذاشته توي سبد تا تو اون تو بازي كني اينجا تو خواب بودي خاله داشت با لپ تاب من درس مي خوند . به محض اينكه بيداري شدي با سرعت خودت رو رسوندي به لپ تاب و رفتي جلوي خاله نشستي و شروع به تماشا كردي البته خاله مي گفت خدا وكيلي به دكمه ها دست نزدي اين عكسم جمعه كه با خاله و ماماني توي خونه بودي موقعي كه داشتي شيطنت مي كردي ازت گرفتن اين عروسك پارچه اي رو خاله وقتي كلاس اول دبيرستان بوده براي كار عمليش درست كرده بوده البته از اين چيزا زياد درست كرده بوده ولي همين يكي رو خودش دوست داشته نگه داشته بود و حالا تو مشغول خوابوندنش هستي. ...
12 دی 1391