وقتي مي خواستيم بريم خريد
يه روز عصر ما مي خواستيم بريم خريد ، داشتيم آماده مي شديم كه پدر بزرگش از فرصت استفاده كرد و با هم عكس انداختند ( خاله هم كه هميشه آماده عكاسي هست )
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
يه روز عصر ما مي خواستيم بريم خريد ، داشتيم آماده مي شديم كه پدر بزرگش از فرصت استفاده كرد و با هم عكس انداختند ( خاله هم كه هميشه آماده عكاسي هست )