بیماری
عزیزم
از سه شنبه شب یکباره تب کردی و چون دیر وقت بود و دکتر رفته بود نبردمت دکتر. تبت نسبتا بالا بود و نمی خوابیدی و منم نگران ساعت 1:30 نیمه شب تو را بغل کردم و رفتیم پایین که پیش مامانی اینها باشیم. آخه بابات از صبح زود تا دیروقت سرکاره و شبها زود خوابش می بره و خوابش سنگین میشه.
بنده خدا مامانی تا صبح بیدار بود.آخه شما همش می خواستی بغل مامانی باشی و تا مامانی میگذاشتت زمین بیدار میشدی.حسابی تب داشتی و تنت داغ داغ بود(البته من بهت استامینوفن داده بودم).
صبح حدود 10 تبت کم شد تا عصر که می خواستم برم کلاس.انگار فهمیده بودی می خوام برم از بغلم تکون نمی خوردی ولی ناچارا باید می رفتم. لباسهات را حاضر کردم دادم مامانی تا ساعت 6 حاضرت کنه که یا بابا یا خودش بیارنت بریم دکتر، که بابا نرسید و مامانی شما را آورد مطب و منم خودم آمدم.
الهی..................چقدر گریه کردی.............حالا خوبه دکتر کاری باهات نداشت!!!!!!
بعد از معاینه دکتر گفت قطره استامینوفن را ادامه بدم تا تبت قطع بشه و شربت سرما خوردگی داد و گفت اگه حالش تا فردا خوب نشد شربت آموکسی سلین را هم بده.
برای ناخن های پاهات هم که دارن کج و کوله میشن شربت روی(زینک) داد.بعد از مطب هم بابا آمد دنبالمون.
اون شب نسبتا خوب خوابیدی ولی چون در طول روز غیر از شیر من چیزی دیگه نخورده بودی گرسنه بودی مدام بیدار میشدی.
یه بار هم نیمه شب پاشده بودی رفته بودی توپت را آورده بودی و دست مرا می کشیدی که بیا بریم توپ بازی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
روز بعد هم تا ظهر خوب بودی ولی از عصر دوباره بیتاب شدی و من هم آموکسی سلین را بهت دادم. پنجشنبه شب بالا خوابیدیم ولی باز بی تابی شبانه ادامه داشت.
جمعه نسبتا بهتر بودی و شب هم خوب خوابیدی ولی هنوز هم کم غذایی.
راستی همان سه شنبه که از نی نی لازم برات لباس سفارش دادم آوردند. همینجا به همه دوستام میگم که من از خدمات نی نی لازم راضی هستم و قیمت لباسهای آشور و تاپ لاین نسبت به مغازه خیلی مناسب ارائه میشه و جنس لباسهای تاپ لاین هم عالیه. من توصیه می کنم امتحان کنند.