مسابقه نی نی متفکر
جیگری.
اتفاق مهم اینکه تو مسابقه نی نی متفکر که مامی صدرا و صهبا تو بلاگش را انداخته بود شرکتت دادم. رای گیری هم از فردا آغاز میشه.
چند شب پیش صاحبخانه هم تماس گرفت و برای تمدید قرارداد اجاره جدید تقاضای 5 میلیون تومان پول پیش کرد و بابا هم قبول کرد. خدارا شکر؛ درسته که جایمان کوچیکه ولی اصلا حال دنبال خانه گشتن و با دهن کج و کوله بنگاه مسکن دارها مواجه شدن و بعد هم اسباب کشی را ندارم.
انشالله همه مستاجر ها صاحب خانه بشوند ماهم همینطور.
چند روز پیش هم یه خسارت به شما زدم :
داشتم اتاقت را تمییز می کردم که متاسفانه موقع بلند کردن جارو برقی هواسم پرت شد و دسته جارو را که بلند کرده بودم خورد به ساعت شما و خورد زمین و ترک خورد. ببخشید
این یه خرابکاری بود و خرابکاری بعدی پدر خودم را در آورد:
ظهر داشتم برای خودم ماست می ریختم که زمانی که دبه را بلند کردم درش در رفت و از دستم افتاد و وووووووووووووووووووووووووایی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی
یه جوری پاشید که کل موکت آشپز خانه ماستی شد و این تازه یه قسمت ماجرا بود ................... سرم را که بلند کردم دیدم کابینت ها هم ماستی شده و پرده هم به همچنین و هنوز برام سواله که این دبه با چه شتابی افتاد که کل آشپزخانه ماستی شد ؟ حالا این به کنار ... شیشه پشت پرده چجور ماستی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو این هاگیر و واگیر شما هم با دیدن این همه ماست روی زمین ذوق کرده بودی می خواستی بیایی نقشه کشی روی موکت با ماست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خلاصه یه دوساعتی در گیر تمییز کردن آشپز خانه بودم تا اینکه بابا آمد و فهمیدم یه ماشین هم از پشت به بابا زده بوده ولی خدا را شکر ماشین صدمه ندیده بود.
یه خبر مهم اینکه یه سه چهار روزی میشه که بای بای می کنی و از دیروز هم همرا ما که کلاغ پر باهات بازی می کنیم ،کلاغ پر می کنی.