محمد مانيمحمد ماني، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
ریحانهریحانه، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

محمد مانی شیرین ترین پسر دنیا

محمد مانی-نمایشگاه مطبوعات خانوادگی و عمو هومن

1391/6/28 23:44
نویسنده : ماماني
912 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم

دوشنبه با مامانی رفتیم خ حجاب و از آنجا به خاله که اداره اش نزدیک زنگیدیم که بیاد و خودمون تو پارک منتظر شدیم و تو هم از فرصت به دست آمده استفاده کردی و بدو بدو کردی و دنبال یه کلاغ بی نوا راه افتاده بودی..........انقدر از پارک لاله که اتفاقا منو بابات توش کلی خاطره داریم خوشت آمده بود که نمی خواستی بیایی بیرون.

بعد از آمدن خاله و خروج از پارک رفتیم کانون فکری که نمایشگاه مطبوعات خانوادگی در آنجا برگزار میشد.

نمایشگاه خوبی بود و با مجلات جدیدی آشنا شدم و مجلاتی هم که همیشه تهیه می کنیم مثل شهرزاد، ساناز و سانیا،هنر آشپزی،خانواده سبز ، روزهای زندگی، کودک سالم و نی نی پلاس هم آنجا غرفه داشتند.

شما هم که از محیط بزرگ و خلوت آنجا خوشت آمده بود حسابی بدو بدو میکردی و توی همه غرفه ها سرک میکشیدی و منو مامانی و خاله دنبالت میدویدیم. مسئولین غرفه ها یا بهت شکلات میدادند یا بادکنک....... با اینکه دو سه تا بادکنک داشتی بازم چشمت دنبال بقیه بادکنک ها بود.

عکاس مجله کوک سالم ازت عکس انداخت و شماره تماس گرفت تا زمانی که تو مجله چاپ کردند خبرمان کنند.

از غرفه کانون برات یه پازل خریدم و خاله هم برات دو تا کتاب آموزش متضادها و اعداد را گرفت.

یه نمایش هم توی نمایشگاه برگزار میشد که بامزه بود ولی ما نصفه نگاه کردیم ..... آخه اعلام کردند عمو هومن(صداپیشه پنگول) به غرفه روزهای زندگی کودکان آمده و ما هم رفتیم آنجا............ همه مشغول عکس انداختن بودند و مامانی هم از عمو هومن خواهش کرد تو را بغل کنه تا عکس بندازیم و اون هم خیلی خوش برخورد قبول کرد ولی تا آمدم عکس بندازم یکی از مسئولین غرفه دولا شد تا با عمو هومن صحبت کنه و عکس را خراب کرد و بعد هم تو چشمت به من افتاد و گریه اونم همراه با جیغ............. ولی خوب برای یادگاری یه عکس داریم.

بابات هم که یکمی کسالت داره و انشالله زودتر خوب بشه.

فردا هم قراره با بابا ببریمت آرایشگاه کودک افسانه نیلچی.

 

ادامه مطلب یادت نره

محمد مانی و کلاغ

محمد مانی و کلاغ

اینم عکس تو عمو هومن و خانم مزاحم

محمد مانی و عمو هومن و خانم مزاحم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله سحر
29 شهریور 91 0:07
سلام گلم خوبی؟ من باز هم زحمت دارم برات.چرا تو وبم همه خاطرات مهراد نمیاد.بعدش هم می خوام عکس بزرگ رو عوض کنم یادم رفته چه کار می کردم. بعدش هم موضوع رو بعد از بارداری کن. دستت بی بلا رمز همون رمز سابق است.سپاس. راستی دایی آرش چطوره؟
خاله نسیم
29 شهریور 91 12:40
مریم جون خوش به حالت که وقت میکنی محمدمانی رو ببری این جور جاها ماکه تموم فکرمون پیش کاره ونمیتونیم مثل شماها به بچمون برسیم راستی عکس یادگاری با عموهومنم زیاد بد نشده یادگاریه خاطره دارمیشه
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
31 شهریور 91 19:58
خوش گذشت گل پسر؟