محمد مانيمحمد ماني، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
ریحانهریحانه، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

محمد مانی شیرین ترین پسر دنیا

یه روز خسته کننده

1390/12/3 20:46
نویسنده : ماماني
378 بازدید
اشتراک گذاری

جیگر جوننننننننننننننننننننننننننننننی

دیروز با مامانی رفتیم بیرون خرید؛ آخه مامانی می خواست برای عیدش خرید کنه و به من هم گفت بیا بریم

تو بپسند.ما هم رفتیم از ساعت ١٠ تا ٤ عصر.اصلا فکر نمی کردم انقدر طول بکشه،من هر سال همراه مامانی میرم ولی نهایتا ٢ الی ٣ ساعت میشه.

خلاصه ببخشید ؛ حسابی خسته شدی و موقع برگشت کلا خواب بودی،122 Orange Emoticons  شهدا که از مترو پیاده شدیم دیدم ای داد بیداد پوشکت نم داده، حسابی نگران شدم نکنه سرما بخوری برای همین تو را چسباندم به خودم که باد بهت نخوره.

آمدیم خانه و سریع مامانی عوضت کرد ولی یک ساعت بعدش دوباره پوشکت نم داد. پی گیری که کردم دیدم از سه تا بسته پوشکی که برا گرفتن یکیش تقلبی از آب در آمده. بسته بندی هاش کاملا شبیه همه ولی آن تقلبیه عکسهاش کوچکتر و کمرنگتره و کشش هم نامرتبه.

خوب اتفاق دیگه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!72 Orange Emoticons

باز تو که خوابیدی خستگی ات در رفت من که تا رسیدم شروع به درست کردن غذا کردم و ووووو

دیگه ساعت ١٠:٣٠ که شما خوابیدی منم بیهوش شدم.

در عوض این خستگی برای شما ٣تا بلوز شلوار و ملافه برای تشک و بالشتت شد و برای منم تاپ و شلوار!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آرتین (شازده کوچولو)
1 اسفند 90 11:58
خسته نباشی. خوبه حالا مامانی رفته بود خرید. فکر کنم شما بیشتر خرید کردی. درضمن لباسهاتون هم مبارکه
دوستدار ني ني ها
1 اسفند 90 13:12
چه پسرنازي . لباس نو مبارك عزيزم
نگین مامان رادین
2 اسفند 90 1:36
لباسهاتون مبارکه.از روی ماه جیگر طلا ببوسید
مامان محمد صدرا
3 اسفند 90 4:01
ای وای نی نی ناز ما رو خسته کردی؟؟ ولی می ارزه برا ی عید نونوار شدید! شمارش معکوس تولد یک سالگی! خوشحال میشیم بیایین پیشمون!