فرهنگ لغت
ااین روزها کلا ضبط شدی و پشتش همه چی را میگی ولی خوب اغلب فقط من متوجه میشم چی میگی.
اذت می پرسم اسم من چیه: مرنم(مریم)
اسم بابا چیه؟ : دَشین(افشین)
اسم مامانی چیه؟: زویه(زهره)
اسم بابایی چیه؟:آظم(کاظم)
فوق العاده هم به رادیو یا به قول خودت راریو علاقه پیدا کردی و اگه سوار ماشین بشی و بابا ضبط نگذاره مدام میگی راریو ........................... البته شما میگی رادیو وگرنه فرق نمیکنه چی پخش کنه.
مامانی و خاله تو خانه شان از این رادیو ضبط های باند دار بزرگ دارند و تو چند روز پیش رفته بودی جلو تلویزیون که داشت پت و مت میداد و برحسب اتفاق ضبط باند دار داشتند و اولین جملات پر حسرتت را میگفتی:
لاله(خاله)...............راریو(رادیو) ...................... داره
مامانی....................راریو.....................داره
(این فاصله ها نشان دهنده مکث شماست در بیان کلمات جمله)
دیشب هم که از مراسم می آمدیم بابا تو ماشین از دست راننده پشتی ناراحت و عصبانی شد و گفت وایسا دیگه..........(olag) و شما سریع تکرار کردی........................... البته به دفاع از شوهرم باید بگم که خدایش خیلی کم عصبانی میشه و کم ناسزا میگه و این کلمه هم آخر ناسزا گفتنشه که با این اتفاق بعید میدونم دیگه تکرار بشه.
تو مترو هم تا میگه ایستگاه بعد ....... شما هم پشتش تکرار میکنی.
جدیدا با مامانی هم خیلی صمیمی شدی و گاهی بر خلاف میل من به اسم کوچیک صداش میکنی.