لاک
عزیزم چند وقت پیش که عمه اینجا بود به ناخن هاش لاک زده بود و تو هم مدام ناخن هاش را به من نشان میدادی و با زبان خودت از من میخواستی که منم لاک بزنم. چند روز پیش منم هوسم شده بود و بعد از مدتها لاک زدم تو هم تا ناخنهام را دیدی گفتی لاک........... لاک ................... حالا از اون روز تا حالا مدام ناخنهات را نشونم میدی و میکی که برات لاک بزنم چند روز پیش رفته بودی پشت تلویزیون و با کابل دی وی دی ور میرفتی و ما هم کاری به کارت نداشتیم تا اینکه یک دفعه گفتی شیکس شیکس(شکست) ........................... بله................... یکی از فیش هاش را کرده بودی توی جای آنتن و نریش اون تو شکسته بود.................