گالری
محل کار خاله اینم پسر گل مامان که نمی دانم چرا جای اینکه کارهای بابا را تقلید کنه و وسایل بابا را برداره برعکسه................. پارک آب و آتش که دوست نداشتی بری جلو و خیس بشی خوشتیپ مامان یه روز که خاله رفت شما هم رفتی از اینجا مدام خاله را صدا کردی و وقتی جواب نشنیدی دلگیر شدی و به حالت قهر رفتی کلی صدات کردم تا روت را برگردوندی اینم گل دختری دایی جانم و گل پسری خودم در حال خوردن ذرت بو داده نمایشگاه مادر و کودک پارک چیتگر...................چشمهارو داری اینم دوست داشتنهای صادقانه و کودکانه دو تا فسقلی گشته مرده این را رفتنهای مردانه مرد کوچک...